منوی دسته بندی

استتار (۱۳۹۷)

درباره‌ی قطعه

در اواخر زمستان ۱۳۹۶ با نقاشی‌های علی‌اکبر صادقی در موزه‌ی هنرهای معاصر تهران مواجه می‌شود. وقتی با تعدادی از این نقاشی‌ها که تحت عنوان استتار (camouflage) در قالب یک مجموعه تابلو به نمایش گذاشته شده بودند روبرو شدم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. در این تابلوها مجموعه‌ای از عناصر مانند سرباز، چتر، کلاغ و … در حالت‌ها و رنگ‌های مختلف با یک الگوی خاص و تکراری در صفحه چیده شده‌ بودند اما در تمام تابلوها دو نکته مهم وجود داشت: اول اینکه یک عنصر متضاد با تضادی فاحش توجه را به خود جلب می‌کرد و دوم اینکه تضادهای ریزی در حالت یا رنگِ عناصر وجود داشتند که در نگاه اول دیده نمی‌شدند. انگار که این عناصر خود را از دید ما مخفی می‌کنند و وجود آن عنصرِ متضادِ بزرگ و الگوی تکرار برای آن‌ها استتار را راحت‌تر می‌کند.

فکر کردن به این مسائل در حین مواجهه با این تابلوها بود که در ذهن من این سوال را ایجاد کرد: در قالب یک قطعه‌ی موسیقی اصوات چطور می‌توانند استتار پیدا کنند؟ در همان روزها در حال یادگیری زبان برنامه‌نویسی سی‌ساوند بودم و تصمیم گرفتم روی ایده‌ی استتار کار کنم و با استفاده از سی‌ساوند، قطعه‌ای بنویسم و در سومین سالِ مسابقه‌ی آهنگسازی موسیقی الکتروآکوستیک، جایزه‌ی رضا کروریان شرکت کنم.

قطعه‌ی استتار که برای ویولنسل و لایو الکترونیک (به صورت کوادروفونیک یعنی برای چهار بلندگو) نوشته شده از سه بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول یک کنُن ۶ صدایی است. این کنن با استفاده از تکرار صدای ضبط شده‌ی ویولنسل و بازپخش آن توسط کامپیوتر امکان‌پذیر است. ۵ صدای تأخیری با فواصل زمانی ۱۰ ثانیه‌ای نسبت به یکدیگر پس از صدای اصلی ارائه می‌شوند و مجموعاً یک کنن شش صدایی ایجاد می‌کنند. تنظیم چنین چینشی با سی‌ساوند انجام شده است.

در قسمت اول فیگورهای متضادی ارائه می‌شوند. هر کدام از این فیگورها حدوداً ۱۰ ثانیه به طول می‌انجامند بنابراین شکل‌گیری کنن با ترکیب فیگورهای مختلف، یک بافت چند صدایی را ایجاد می‌کند. هم‌زمان با این روند، صداهای کنن به تدریج بین کانال‌های خروجی (بلندگوها) که در چهارگوشه‌ی شنوندگان قرار داده شده‌اند به صورت ساعتگرد و منظم دوران می‌کنند.    

 این روند برای مدتی ادامه پیدا می‌کند تا اینکه همه‌ی صداها ناگهان قطع می‌شوند و فقط یک صدا باقی می‌ماند. این قسمت مثل یک پل، وصل کننده‌ی قسمت اول و دوم قطعه است. در قسمت دوم باز هم یک کنن شش صدایی داریم اما این بار حرکت صداها به صورت رندوم بین کانال‌ها اتفاق می‌افتد و زمان‌بندی بین تاخیرها هم رندوم شده و خیلی فشرده‌تر از کنن اولیه است. همچنین زیروبمی اصواتِ تاخیری به صورت رندوم بین دو آستانه مدام تغییر می‌کند. در این قسمت از نوازنده خواسته شده تا با استفاده از فیگورهایی که در قسمت اول معرفی شده‌اند بداهه‌نوازی کند. او آزاد است که فیگورها را بسط دهد و آن‌ها را با هم ترکیب کند. قطعاً صدایی که نوازنده از خروجیِ سی‌ساوند می‌شنود می‌تواند بر بداهه‌نوازیش اثر بگذارد. نوازنده در تمرین‌هایش با کامپیوتر در این قطعه حالت‌های پاسخ‌دهی کامپیوتر را تجربه می‌کند و می‌تواند تجسم کند که یک فیگور صوتی در این قسمت چطور توسط کامپیوتر تغییر داده شده و بین اسپیکرهای مختلف پخش می‌شود.

قسمت دوم که مثل یک آشوب می‌ماند به تدریج خلوت شده و صدای آشنایی که قطعه با آن شروع شده بود دوباره شنیده می‌شود. از اینجا قسمت سوم قطعه شروع می‌شود. در این قسمت کنن شش صداییِ آغازینِ قطعه عیناً توسط کامپیوتر بازپخش می‌شود. بنابراین، در این نوبت نوازنده سهمی در ایجاد این کنن ندارد اما قرار است کاری خیلی مهم انجام دهد و آن هم مخفی کردن ایده‌های صوتیش – با الهام از فیگورهای معرفی شده در قسمت اول – لابه‌لای اصوات کنن است. در حقیقت استتار اینجا اتفاق می‌افتد. در ظاهر چیزی که شنیده می‌شود عیناً بازپخشِ کنن اولیه است اما اگر خوب دقت شود (شاید لازم باشد برای رسیدن به وضوح چند بار قطعه شنیده شود) شنونده کم‌کم اتفاقات جدیدی را می‌تواند بشنود که در قسمت اول قطعه نبودند. درست همان‌طور که با تمرکز بر تابلوهای استتار علی‌اکبر صادقی می‌توان به تدریج تغییرات ریزی را کشف کرد که در نگاه اول به چشم نمی‌آمدند.

به این صورت با استفاده از امکاناتی که تکنولوژی، در اینجا سی‌ساوند، به من داده بود تلاش کردم تا درکی که از یک نقاشی پیدا کرده بودم را در موسیقی متناظر کنم. معتقدم “مهم نیست که درک من از تابلوی نقاشی همان چیزی بوده باشد که نقاش در ذهن خویش داشته است. و همین طور من نیز نباید نگران باشم که مخاطب من همان چیزی را از قطعه‌ی من دریافت کند که من در ذهن موقع ساخت قطعه‌ام داشته‌ام. به نظر من در هنر معاصر مخاطب بسیار آزادتر است تا دریافت خویش را از اثر داشته باشد. بنابراین مادامی که اثر من به عنوان یک محرک فکری مخاطبم را جذب کند من در کار خویش موفق بوده‌ام.”

اجرای قطعه

“استتار” تاکنون دو بار اجرا شده است. نوبت اول توسط خانم آلا شوکودکو در مشهد و نوبت دوم توسط خانم اولریکه براند (استاد ویولنسل دانشگاه برلین) در تالار آوینی دانشگاه تهران در کنسرت آثار منتخبین سومین جایزه‌ی کروریان در دومین فستیوال بین‌المللی موسیقی الکترونیک تهران. از آنجایی که امکان شنیدن موسیقی در ۴ کانال برای اکثر افراد در منازل ایشان مهیا نیست، در زیر فایل تقلیل یافته به دو کانال را قرار دادم. اگر تمایل دارید فایل اصلیِ ۴ کاناله را گوش دهید لطفا به من ایمیل بزنید. 

اجرای آلا شوکودکو:

اجرای اولریکه براند:

نت قطعه

Camouflage

سی‌دی

قطعه‌ی استتار در سی‌دی با همین عنوان در کنار آثار دیگر برگزیدگان این مسابقه در سال ۱۳۹۸ توسط گروه موسیقی یارآوا منتشر شده است. 

برای تهیه سی‌دی به صورت فیزیکی می‌توانید با گروه موسیقی یارآوا تماس بگیرید. 

فایل سی‌ساوند

بروشور دومین فستیوال بین‌المللی موسیقی الکترونیک تهران

بروشور فستیوال دیفراتسیونی ایتالیا

فایل صوتی قطعه استتار همچنین در فستیوال دیفراتسیونی ایتالیا در سال ۲۰۱۸/۲۰۱۹ به اجرا رسید. 

اطلاعات مربوط به قطعه‌ی من در صفحه‌ی ۴۰ از فایل پی‌دی‌اف آمده است.